وبلاگ یک رتبه



پنج شنبه صبح بلیط داشتم برای قم. شب قبل دعا کردم حضرت طلب کنم. صبح بعد ورزش و صبحانه با رضا راه افتادم سمت راه آهن. قطار رو چند بار نزدیک بود اشتباه سوار شم که برگشتم و تصحیح کردم. کتاب خویشتن پنهان هم همراهم بود و داشتم مطالعه میکردم و غرق بودم. بکر کردم بخاطر همینه که حواسم جمع نیست. رسیدم پای قطار و مهماندار بلیط رو دید. بعد گفت این برای هفته ی بعده!!!! نگو وقتی رزرو می کردم اشتباهی هفته بعد رو زده بودم. فهمیدم گیج زدنم برای امروز نبوده و مصلحتی تو کار هست. نیم ساعتی ایستگاه با مطالعه کتاب خستگیم رو هم در کردم. کتاب حرفی که باید به آن میرسیدم را بهم گفت. گفت توبه یعنی عوض شدن آدم. و دانسته ها باید ما رو عوض کنه نه اینکه همون آدم باشیم با اطلاعات بیشتر! 

ادامه مطلب


یک روز بلاتکلیف در مایکت میگشتم و چند اپ را نصب میکردم. چند تا شان کتاب های سیره شهدا و چند کتاب داستانی و از این قبیل اپ ها.
فراغتی که مسافت های طولانی تهران حاصل کرد باعث شده بود یکی پس از دیگری کتاب ها را مطالعه کنم و بعد حذفشان کنم. آخرین اپ از آن سری اپ ها مجموعه کتب استاد طاهرزاده بود. اپ ظاهر دلپذیری ندارد اما سعی کردم کمی با کتاب های ایشان آشنا شوم. اول کتاب گزینش تکنولوژی را خواندم. راستش زیاد چیزی دستگیرم نشد و نفهمیدم بالاخره من مهندس کامپیوتر چه کاری را باید و چه کاری را نباید انجام دهم. مباحث انتزاع بالایی داشت. 

ادامه مطلب


بلیط اتوبوس را برای چهارشنبه شب گرفتم. اتوبوس مان بود که خیلی نسبت به اسکانیا راحت تر است. صندلی محبوب من هم آن تک صندلی انتهای اتوبوس است. یک سفر آرام را در پیش دارم.
شب به همراهی اقاجان رفتیم ترمینال و بلیط را چاپ کردیم. اتوبوس عوض شده بود. پرسیدم گفتن اتوبوس عوض شده و یک درسای صفر و نو است. باشد. حالا اگر مان نبود اصلا از این جا نمیخریدم ها ولی حالا باشد.

ادامه مطلب




دریافت


گویا امتحان دیگری هم داشتم که متوجه نبودم. اللهم لاتجعل فی قلوبنا غلا للذین ءامنوا. خب گویا باید از چیزهایی که خوشم نمی آید بیشتر نزدیک شوم تا این امتحان را پاس کنم. نکند این هم مقدمه نعمت بزرگ دیگری باشد!





:pushpin:
توجهِ دل‌ها به آقای بهجت(ره)، از نشانه‌های بیداریِ دل‌هاست


:pushpin:بیدارشدنِ دل‌ها، یکی از مقدماتِ آمادگی برای ظهور است

:small_red_triangle_down:یکی از مصادیق گرایش به معنویات در بین مردم و خصوصاً جوان‌ها، توجه دل‌ها به آیت‌الله بهجت(ره) است؛ آن‌هم با کمترین خاطراتی که از ایشان منتشر شده است، چون ایشان به‌شدت از آشکارکردن فضائل‌شان، خودداری می‌کردند.

ادامه مطلب


هر چه می‌کشیم از فکر های بی بند وبار است. مجموعه افکار را یا باید خودت پالایش کنی یا کتک ملائکه را بخوری تا شاید به خود بیایی‌.
داستان سه شنبه گذشته من همین کتک خوردن بود. باید می‌رفتم و سختی سفر را تحمل می‌کردم و جنبه کثیف فکر هایم را این بار از زبان فردی می‌شنیدم که بنا به شواهد روی جور شدنش حساب ویژه باز کرده بودم. 

ادامه مطلب


این ترم پایان ترم فشرده ای دارم. ۵ روزه ۱۵ واحد امتحان دارم. ۱۲ واحدش را گذرانده ام حالا فردا آخرین امتحان است. چهار امتحان گذشته آنهایی که انتظار سخت بودن داشتم آسان بودند و آن هایی که انتظار آسان بودم داشتم واقعا سخت بودند. سال آخر دانشگاه حال دیگری دارم و کم کم دارم با علم و صنعت خداحافظی می‌کنم.

ادامه مطلب


اتفاقات خوبی درحال رخ دادن است. هر چه به علت اتفاقات زندگی بیشتر دقت می کنم حقایق بیشتری نمایان می‌شود. 

پدیده‌ی جالبی که امروز و بعد از امتحان آزمایشگاه شبکه متوجه شدم. استاد درس امروز پاک بداخلاق شده بود و رفتاری خارج از انتظار داشت. رفتاری که با رویه قبلی اش متضاد بود. استاد دیگری هم همین اتفاق برایش افتاده بود. سر جلسه ارائه پروژه ها یک روز خیلی اشکال گرفت و دعوا کرد اما روز دیگر آرام بود و با صبر و آرامش ارائه ها را دنبال می‌کرد. 

ادامه مطلب


در محضر بهجت میخونیم:


لذت از نماز، از هر لذتی بالاتر است

در روایت است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: حُببَ إِلَیّ مِنْ دُنْیاکمْ: أَلطیبُ، وَ النساءُ، وَ جُعِلَ قُرةُ عَینِی فِی الصلاةِ؛ از دنیای شما سه چیز مورد علاقه و محبوب من است: عطر و بوی خوش، ن، و نور چشم من در نماز قرار داده شده است».١


تمام لذت‌ها روحی است و آنچه از لذات که در طیب و یا از راه نساء، به‌صورت حلال تکویناً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است، اما طفل کم‌درک را با لذت حجله و عروسی کاری نیست و حجله‌گاه برای او لذت ندارد، بلکه برای او حصار و قفس و زندان است و خود او در آنجا زندانی و بی‌تحرک است، برای او دویدن و بازی لذت دارد، او دوچرخه و سه‌چرخه دوست می‌دارد و از این لذت می‌برد که از جایی به جایی در حرکت و سیر باشد، بازی در کوچه برای او از حجله و عروسی لذت‌بخش‌تر است. برای ما هم آبگوشت لذت دارد، برای تریاکی‌ها و شیره‌کش‌ها کارهایشان از همه چیز ـ چنان‌که مدعی هستند ـ لذیذتر است.


لذت‌ها همه روحی است، وگرنه کوه به این عظمت، در جهالتِ از لذت‌های روحی است. در روایت است: تَنَعمُوا بِعِبادَتِی فِی الدنْیا، فَإِنکمْ تَتَنَعمُونَ بِها فِی الآخِرَةِ؛ در دنیا از عبادت من برخوردار شوید و لذت ببرید؛ چراکه در آخرت از آن لذت خواهید برد».٢


در محضر بهجت، ج۲، ص۳۹۲

ادامه مطلب


دقیقا یکسال از آخرین فعالیت تشکیلاتی ام در دانشگاه می گذرد. آخرین فعالیتی که نه تنها دفعتا فعالیتم را پایان داد از گذشته هم پشیمانم کرد. شرح مفصل ماجرا را با تمام جزئیاتش نوشته بودم اما بنا ندارم انتشار بدهم و افراد را فرد فرد معرفی کنم اما نمی توانم بی تفاوت از کنار آن چه دیدم عبور کنم. مسئله بسیار ریشه ایست و یک یا معدود مورد نیست که بگویم خطایی شده و جایز است. برایم سوال است که چرا هر تشکلی وقتی اردویی برگزار می کند اولویت را به ورودی های جدیدتر میدهد. خب شاید یکی اواخر دوران دانشجوییش باشد اما اولین بار است که میخواهد به اردویی زیارتی یا علمی یا تفریحی برود؟! مبنای این اولویت بندی از طرف تشکل چه می‌تواند باشد؟ اگر بگوییم یک رسم است خوب باید پرسید شما با چه مبنایی این رسم را قبول کرده اید؟ 

ادامه مطلب


تواضع، غذای ساده خوردن نیست. تواضع، به وظیفه عمل کردن» است. اگر وظیفه انسان بالای مجلس نشستن است، همین ثواب را دارد. امام در دوره شاه از زندان آزاد شد. خدا رحمت کند برادرم آمده بود امام راحل را در این وضعیت دیده بود. گفت دو تا متکا این طرف و آنطرف امام گذاشته بودند. مردم می آمدند و دست امام را بوسه می زدند! امام دستش را نمیکشید!

ادامه مطلب


چرا اگر کسی به کسی نسبت داد و چهار شاهد بر آن اقامه نکرد، بایستی هشتاد شلاق بخورد و شهادت او بعد از آن قبول نشود و او عندالله فاسق شمرده شود؟ در حالیکه می دانیم طرف، فساد اخلاق [را واقعاً] مشاهده کرده و برای مبارزه با فساد، [این] نسبت را داده است! هر انسانی و هر مسلمانی بر اساس انسانیت و یا اسلامیت، تحت حکم عام کلکم راع و کلکم مسئول» [می باشد و] نسبت به دیگری، حالت داور فوتبال دارد که کارت زرد و سرخش اعتبار دارد. [ اما: ]
ان الله جعل لکل شیء حداً و جعل علی کل من الحد حداً»
(همانا خداوند برای هر چیزی حدی قرار داد و برای هرکسی که از آن حد کند [نیز] حد قرار داده است)

آنکه به دیگری نسبت داد، بدلیل آنکه می خواسته با فساد مبارزه کند، کارت زرد یا سرخ خود را نشان داده است. این همان حدّی» است که خداوند برای هر چیزی قرار داده است. ، محکوم بوده و نسبت دهنده»، برای مبارزه با فساد قیام کرده. اما چون چهار شاهد ندارد، از حدّ» کرده است و برای م از حدّ، حدّ شلاق و مجازات های مدنی دیگر وضع شده؛ زیرا متهم، حقوق مدنی دارد. تا چهار شاهد بر علیه او شهادت ندهند، حرمت او محفوظ است و نسبت دهنده»، حرمت شکنی کرده و بند تسبیح» را خواسته پاره کند؛ [لذا] هشتاد شلاق و عدم قبول شهادت او، کوتاه کردن دست اوست. دیواری باید حائل میان نقد» و تخریب» باشد. اگر قرار است نقد» آزاد شود، باید حد مجازات تخریب» مشخص شود و اجراء گردد و الّا مصونیت بند تسبیح نظام» در خطر پارگی قرار می گیرد.

در ماشین، ترمز در اختیار راننده است و در فوتبال، کارت سرخ و زرد در اختیار داور است؛ [اما] در قطار، ترمز در اختیار همگان است. در ادیان الهی نیز، کارت سرخ و زرد در اختیار همگان است و همه وظیفه ی امر به معروف دارند. در قطار، هرکس بی جهت ترمز قطار را بکشد جریمۀ نقدی دارد. پس باید برای کاربران کارت های زرد و سرخ، حد و حدودی تعریف شود و برای م از حدّ، جریمه ای مقرر گردد. در مسالۀ نقد رهبری باید توجه داشت که [همانطور که] نقد و تخریب در مورد فرد، دیوارِ بلندِ هشتاد شلاق را در پی داشت؛ پس در امر رهبری، تخریب، مجازات تخریبِ همه افراد را در پی دارد؛ چون همه» به هم می ریزند و همه» آسیب می بینند.

در فوتبال، نقد هریک از بازیکن ها امر رایجی است. اما نقد داور پیامدهای کمرشکن برای نظام فوتبال دارد. زیرا ابهت و کاریزمای شخصیت اوست که فوتبال را با ابهت و ممتاز می کند. داور باید نقش الماس را در شیشه بری داشته باشد. چندین نسل از شیشه برها از یک الماس استفاده می کنند؛ خط می اندازد و خط بر نمی دارد!
آیا در جامعه هم خط انداختن و خط بر نداشتن بدلیل صلابت مسئولان است یا به حریمی است که به کمک قوانین حمایتی برای آنها قائل می شویم و یا به هر دو دلیل؟ شکی نیست که اگر صلابت خود مسئولین نباشد، صیانت قوانین حمایتی به تنهایی کارساز نیست و اگر صیانت قوانین حمایتی نباشد، صلابت به تنهایی امنیت شغلی برای مسئول فراهم نمی آورد. هرکس به فراخور اهمیت کارش نیاز به صلابت کسبی» و حرمت قانونی» دارد.

داور را مجموعه ای از کارشناسان به صورت محرمانه نقد می کنند. اگر نقد آنها نباشد، اصلاح امر داوران و رفع کاستی های آنان، جامۀ عمل نمی پوشد و اگر رسم شود که همه داور را نقد کنند، داور شایسته، ایمنی نخواهد داشت و قبول مسئولیت نمی کند و بازیکن ها وقتی دیدند به جای نقد خودشان، نقد داور امکان پذیر است به جای اصلاح خود به تخریب داور می پردازند و اصلاح نمی شوند.
استبداد»، اصرار بر راه کج و غلط است وگرنه صلابت» در راه صحیح، به هیچ وجه استبداد نیست. نباید فراموش کنیم که دشمن کارهای زشت خود را در قالب برنامه های قشنگ به فروش می رساند. سمّ قاتل آزادی و شرافت» را در بسته بندی شکیل به عنوان راه برای مبارزه با استبداد و خودکامگی» عرضه می کند.

در قضیه نقد رهبری نباید جوانان فریب ظاهر قضیه را بخورند و به خاکی بروند. نگاه کنید مسأله غیبت و ظهور را. امام یازدهم مورد سؤال و نقد واقع می شود که اموالی که از طرف بزرگان شیعه خدمت ایشان ارسال شده کجا مصرف شده است؟ امام در جواب می گوید: اگر امامت امر مستمری است و شما به آن پایبندید چرا این سؤال از اجداد من نشد؟» و از آن پس، دستور می دهد پرده سیاهی در اتاق ملاقات نصب شود و شیعیان از پشت پرده با آن حضرت گفتگو می کنند و از آن زمان غیبت آغاز شد.

اخیراً که مردم از خواب غفلت بیدار شدند و امام امت به عنوان وکیل امام زمان روی کار آمد، جنگ هشت ساله این همه شهید و مجروح داد و با قبول قطعنامه پایان یافت و امام تمام مسئولیت آن را به عهده گرفت. همه خانواده شهداء و دیگران به نفع امام راهپیمایی و تجدید بیعت کردند. باید مواظب کلمه حق یراد بها الباطل» بود.

@haerishirazi


افعال و اذکار نماز فرصتیست برای همه تا لحظاتی آنگونه که حکیمان خدارا می‌پرستند رفتار کنند. سیر ظاهری نماز تنها یک قاعده فرض شده نیست بلکه بروز فطرت ناب انسان است. انسان هرچه ناب تر شود تک تک افعال نماز را بجاتر و سنجیده تر می یابد گویی که اگر خودش بود و خودش، فعل یا ذکری شایسته تر از همان که فرض است نمی یافت. 


چرا اگر کسی به کسی نسبت داد و چهار شاهد بر آن اقامه نکرد، بایستی هشتاد شلاق بخورد و شهادت او بعد از آن قبول نشود و او عندالله فاسق شمرده شود؟ در حالیکه می دانیم طرف، فساد اخلاق [را واقعاً] مشاهده کرده و برای مبارزه با فساد، [این] نسبت را داده است! هر انسانی و هر مسلمانی بر اساس انسانیت و یا اسلامیت، تحت حکم عام کلکم راع و کلکم مسئول» [می باشد و] نسبت به دیگری، حالت داور فوتبال دارد که کارت زرد و سرخش اعتبار دارد. [ اما: ]
ان الله جعل لکل شیء حداً و جعل علی کل من الحد حداً»
(همانا خداوند برای هر چیزی حدی قرار داد و برای هرکسی که از آن حد کند [نیز] حد قرار داده است)

ادامه مطلب


گرداب های حق طلبی را به جان بخر



مدت زمان: 4 دقیقه 48 ثانیه


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: ای اباذر همانا هرگاه خداوند متعال خیر بنده ای را بخواهد گناهانش را جلو چشمان او می آورد و گناه را بر او سنگین و غیر قابل حمل می کند و هرگاه اراده شر کند گناهانش را از یاد او ببرد.


مطلب حاضر بازنشر مطلبی با عنوان 40 آموزه مهم درباره همسرداری از زبان ائمه» از سایت شیعه نیوز است.


یکی از عوامل مهم در تحقق عشق و محبت میان هسمران بیان و اظهار آن است. چه بسا کسانی که در قلب محبت فراوانی نسبت به همسرشان دارند، ولی توانایی ابراز آن را ندارند.

ادامه مطلب


در این مطلب ابتدا به بیان حکمت مهریه می‌پردازیم تا به عنوان شاخصی برای ارزیابی راهکار پیشنهادیمان را مدنظر داشته باشیم. سپس با نقل از سبک ازدواج علی بن ابی‌طالب و فاطمه اهرا و موسی بن عمران و دختر شعیب بن میکائیل سعی در استخراج دو الگو خواهیم داشت و مهر السنة دو پیغمبر الهی را بازخوانی خواهیم کرد. برای سخن کوتاهی از بیان اهمیت موضوع یا شرح مبسوط یا پرداختن به حواشی بحث یا رفع شبهات در مطلب پیش رو پرهیز می‌کنیم.

ادامه مطلب


امام صادق می‌فرمایند: العبودیت جوهره کنهها الربوبیت. بندگی گوهریست که ذاتش خدایی کردن» است.

یا در حدیث قدسی داریم: عبدی اطعنی کن مثلی! بنده من اطاعتم کن تا تو را مثل خودم کنم. و در ادامه بیان می‌کند همانطور که من به چیزی میگویم باش، پس می‌شود، تو هم به هرچه بگویی باش، می‌شود. 

ادامه مطلب


یقین گمشده من است! یقین به اراده خیر خدا

 


هر آستان مقدسی، از مسجد تا مدفن پیکر ائمه و بزرگان، نیاز به متولی دارد. متولی باید امورات داخلی آستان را راست و ریست کند تا هیچ دغدغه ای برای زایر باقی نماند.
دل انسان حرم مقدس الهیست و این حرم امانتی است در اختیار انسان. ملائکه کارگزاران این حرم پاک هستند و بناست تا هیچ تکلف و بار یا بهتر بگویم وبالی از جهت امورات حرم بر دوش انسان نیوفتد تا او بتواند در یک دوره کارآموزی شیرین پرواز کردن را بیاموزد. 

ادامه مطلب


از کوچه پس کوچه ها به خیابان معدنی رسیدم. پیاده رو شلوغ بود و من از کنار ماشین های پارک شده کنار خیابان رد می شدم که متوجه ندای "آقا آقا" شدم. برگشتم. پسرکی در راننده را باز کرده بود و به شدت گریه می کرد. میان گریه گفت بابام رفته و نیومده. پیش خودم گفتم شاید اتفاقی برای پدرش فتاده. آمدم سمتش که ناگهان ماشین راه افتاد. سریع پدال ترمز را فشار دادم و نشستم پشت فرمان. دستی بالا نبود. 

ادامه مطلب


چهارسال گذشت و امروز کنکور دیگری را تجربه کردم. شاید آخرین آن را. بعد از کنکور قبلی دو ماه زنده نبودم اما اینبار فرصتی نیست. باید هرچه سریعتر شروع به جبران گذشته کنم. به قول استاد کنگاوری امروز اگر یک روز بخوابی ده روز عقب می افتی! حقیقت دارد. 

ادامه مطلب


بجاست اگر بگویم که کارآموزی مهم‌ترین واحد دوره کارشناسی است. در این دوره باید اولا مهارت نیازهای فنی صنعت به دانشجو شناسانده شود و دوما مهارت های نرم او در محیط کار تقویت شود. البته که کسب تجربه تعامل در فضای کاری و پذیرش سبک زندگی یک مهندس خیلی مهم تر از مهارت های فنی خواهد بود که در این مدت محدود دست کارآموز را خواهد گرفت. 

قبل از پرداختن به عنوان این مطلب که بناست روال مدیریتی یک دوره کارآموزی را مورد بحث قرار دهم دوست دارم در مورد مفهوم یادگیری همیارانه کمی صحبت کنم. 

یادگیری همیارانه یک وضعیت است که در آن دو یا چند نفر تلاش می‌کنند تا مفهومی را با یکدیگر یاد بگیرند. بر خلاف یادگیری فردی، در یادگیری همیارانه افراد بر منابع و مهارت‌های یکدیگر سرمایه‌گذاری می‌کنند. (از یکدیگر برای اطلاعات، ارزیابی عقاید یکدیگر، نظارت بر کار یکدیگر و غیره استفاده می‌کنند)[1]

در یادگیری همیارانه جمعی گرد هم آمده که تصمیمشان یادگیری و پیشرفت جمعی است لذا هر کمکی بتوانند برای هم انجام می‌دهند. با این توضیح که آن‌ها نقش‌های نامتقارن در تعامل برعهده می‌گیرند مثلا فردی همزمان که بر مسیر مطالعاتی فرد دوم نظارت دارد، در نقش دیگری فرضا فراگیر نیز با او تعامل دارد. 
یادگیری مشارکتی مستم داشتن مسئولیت برای یک بخش خاص و سپس هماهنگ سازی بخش‌های مربوطه با هم است.
خروجی موفق یادگیری همیارانه

کارگروه کلان داده شریف را می‌توانم مثال بزنم که با جلسه هفته حول یک دوره کورسرا شروع شد و امروز به این سطح رسیده است. این نمونه می‌تواند الگویی برای شکل گیری کارگروه های دانشجویی در حوزه های مختلف علمی و فناوری شود. 


قدم اول. ترسیم مسیر یادگیری
محققان حوزه یادگیری امروز بر این عقیده اند که مسیر آموزش مهمتر از خود محتوای آموزش است»[2] ورود در هر حوزه تخصصی قدم اول شناخت شفاف از مسیر است. دوره های آنلاین متنوعی امروز در هر حوزه ای برای موجود است اما به‌گزینی آنها کار متخصصان آن حوزه است.
قدم دوم. تعریف زیرشاخه های هر حوزه
پس از داشتن نمایی کلی برای دانش اندوزی در یک حوزه باید زیرشاخه های علمی مرتبط با آن تفکیک و به دقت تعریف شود. حول هرکلام از این زیرشاخه ها یک تیم شکل می‌گیرد. کارآموزان می‌توانند در یک یا چند تیم عضو باشند. 
قدم سوم. بستر تعامل مناسب
قدم بعدی تقسیم کار و شفاف سازی وضعیت گروه هاست. مکالمات بین اعضا منبع خوبی برای ارجاع های آتی و همچنین نمودار سیر رشد آن تیم است. لذا از ابزارهایی همچون slack برای تعاملات تیم ها میتوان استفاده کرد. وضعیت تقسیم کارها و فعالیت ها هم با ابزاری ساده مثل trello قابل پیگیری است. ارائه های هفتگی محفل مناسب آشنایی تیم ها از مباحث همدیگر است. همچنین قدرت ارائه و تسلط به مطالب را در تیم ارائه دهنده تقویت می‌کند. 
قدم چهارم. مستند سازی نهایی
مدیریت دانش در یادگیری همیارانه بسیار مهم است. هر تیم مسئول تدوین مستندات نتایج پژوهش های خود است. این مستند شامل بخش فنی و اجرایی است. در بخش فنی بهترین منابع یادگیری و همچنین محتوای تولیدی و ویدیوهای ارائه تیم و همچنین کارهای آینده گنجانده میشود. در بخش اجرایی روند پیشرفت تیم-که اغلب انعکاس بصری trello است- و نکات سرعت دهنده یا کندکننده آن مکتوب می‌شود. مطلب

چگونه پژوهش خود را قابل بازتولید کنید» را در سایت کتابخانه دانشگاه برکلی ببینید.


------
[1]

یادگیری همیارانه، دانشنامه آزاد فارسی، ویکی پدیا

[2] 

https://www.slideshare.net/MohsenFarahani8/human-computer-interface-factors-in-virtual-learning-environment اسلاید ۱۰


ترم آخر و آخرین درس معارف را با استادی گذراندم که از فرهنگ حافظ صحبت می‌کرد. خاطرات کسانی که به او ضربه زده بودند را تعریف می‌کرد و نام آن‌ها را ابلیس می‌گذاشت. آخر ترم فهمیدیم که خودش یک ابلیس حرام خور است. موقع سحر از اتاق بیرون آمدم و دیدم گنجشکی خودش را به مهتابی سالن می کوبد. از یک مهتابی به سمت مهتابی دیگر می رفت و خودش را به آن می کوبید. همه پنجره ها را باز کردم و چراغ ها را خاموش کردم. رفت بیرون. بعضی جاها ما انتظار خیر دارید اما شر می رسد. بعضی هم شر نیست و در واقعیت خیر است!

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها